مسافری در ایستگاه دنیا
یادش بخیر یه زمانی ما بچه بودیم همش منتظر این ایام! از اول تعطیلات میرفتیم پیش مامان بزرگ و بابابزرگ ،همه اونجا جمع بودن.
چقد مامان بزرگ و بابابزرگ خوشحال میشدن!چقدر بهمون خوش میگذشت! کنار هم...
متاسفانه یه جوری شده که خیلی کم همدیگه رو میبینیم. خیلی دلم به حال بچهای این دورو زمونه میسوزه! اینها چجوری دوران کودکی و نوجوانیشون رو میگذرونن؟؟؟!!!!!
القصه... سیزده بدرم تموم شد!کاش یه سر به طبیعت بزنین ببینین ملت چکار کردن با طبیعت!!! آخه این چه روز طبیعته که نابود کردین؟؟؟ اشغالهاتونو جا گذاشتین تو طبیعت،شاخه درختا رو شکستین،آتیش زدین و...
این گناه نیست؟؟!!! این نامردی نیست؟؟!!! این از انسانیت به دور نیست؟؟!!!
،،،،،،،،،
در پناه حق...