مسافری در ایستگاه دنیا
این روزها برنامم اینجوری شده که صبح میرم سرکار،ظهر برمیگردم میخوابم ،پا میشم میبینم دم غروبه و شبام اونقد سرده نمیشه جایی رفت.
اونقدر دلم برا یه کتاب خوب تنگ شده،کتابی که مدتها منو درگیر خودش کنه و از انرژی مثبتش حالم خوب باشه.
این روزها حالم خوب نیست،ای دریغا عمر هدر رفته!