مسافری در ایستگاه دنیا
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: اى ابوذر! پيش از آنكه به حسابت برسند، خودت به حساب خود برس، كه اين كار، حساب فرداى تو را آسان تر مى كند.
ای علی! ۱٫هرگاه دیدی مردم به فضایل و مستحبات می پردازند، تو به کامل کردن واجبات بپرداز ۲٫هرگاه دیدی مردم سرگرم دنیایند، تو سرگرم آخرت شو ۳٫ و هرگاه دیدی مردم به عیب های دیگران می پردازند، تو به عیب های خودت بپرداز، ۴٫ و هرگاه دیدی مردم به آراستن دنیا می پردازند، تو به آخرت بپرداز ۵٫ و هرگاه دیدی مردم به زیادی عمل می پردازند، تو به خالص کردن عمل بپرداز ۶٫ و هرگاه دیدی مردم به خلق متوسل می شوند، تو به خالق متوسل شو. -----------------------------
یه سوال در مورد ازدواج ذهن منو درگیر کرده!
اگه از دخترا و پسرا در مورد معیارهاشون بپرسی ،تقریبا همشون کم و بیش این معیار رو دارن ؛
اخلاق و رفتارخوب!
سوال من اینه آیا این معیار رو خودشون هم دارن که دنبال چنین شخصی میگردن ؟؟؟!!! :|
شخصا فکر میکنم ازدواج دو حالت داره ؛ یا تو رو بالا میبره و ارتقا میده و صعود میکنی، یا تو رو پایین میکشه و سقوط میده و نزول میکنی! حد وسطیم نداره!
اونایی که فکر میکنن حد وسطن، اونا اشتباه میکنن دارن نزول میکنن.
ازدواج برای تعالی و کامل شدن شخصیت انسانه. ازدواجی که تو رو تعالی نده حتما به سمت تباهی میکشونه!
در پناه حق...
تلویزیونو داشتم نگاه میکردم، داشت یه دختر خانمی رو نشون میداد کنار خیابون، چهارتا گلدون روی یه چهار پایه کوتاه تو پیاده رو گذاشته بود و یه کیسه زباله کنارش بود. به سوال خبرنگار جواب میداد. گفتش رشتم محیط زیسته و علاقه دارم به محیط زیست، از در خونه تا اینجا هر چی زباله رو زمین افتاده جمع کردم، بندازم تو سطل آشغال. گفتش تو خونه گل پرورش میده و میاره میفروشه. هنوز صحنه ای که این دختر خانم کنار پیاده رو نشسته و روبروش 3-4 تا گلدونیه که آورده واسه فروش توی ذهنمه. من تمام قد به احترام این دختر خانم می ایستم!!!
وقتی هیچ کس جای خودش نباشد!!!
زمانی یه جامعه به سمت پیشرفت و عدالت و موفقیت پیش خواهد رفت که هر کس در جای خودش باشد!!! یعنی هر کس با توجه به استعدادهای ذاتی و اکتسابیش، با توجه به دانش و مهارت و تجربه اش نقش خودش را در جامعه ایفا میکند. یه پزشک باید قوی، با هوش و با استعداد، با دانش و علم به روز و... باشد! یه رایس و مدیر باید مقتدر، توانمند، باهوش، مسلط و... باشد! یه قاضی... یه معلم... یه کارگر... یه کارمند... یه مغاره دار... یه...
هر شغلی باید متناسب با استعدادهای اشخاص باشد! به همین خاطر باید افراد یه جامعه رو از سنین پایین با توجه به استعدادهاشون برای شغل یا شغل های مناسب خودشون پرورش داد تا بهترین و بیشترین کارایی رو برای جامعه داشته باشن. حالا در نظر بگیرین پزشک ما توان تصمیم درست و سریع رو در مواقع اضطرار نداشته باشه،یا علم کافی نداشته باشد... رایس ما ضعیف باشد و نتواند افراد مجموعه اش رو کنترل کند و تصمیمات درست بگیرد...
کارمند ما رفتار خوبی با ارباب رجوع نداشته باشد و...
قاضی ما نتواند قاطعانه رای به نفع مظلوم صادر کندو عدالت رو اجرا کند...
معلم ما توانایی انتقال مفهوم و تدریس را نداشته باشد و...
و...
و هر مسئول به طور دوره ای و مداوم مورد ارزیابی و بازخواست قرار نگیرد!
این یعنی فاجعه!!!!!!!!
ان شاالله خداوند همه ما رو به راه راست هدایت کند .
در پناه حق...
بدن های ما متاثر از ژنتیک اجدادمون هست، یعنی بدنی که ما داریم حاصل هزاران سال زیست روی کره خاکی ست.
این بدن متاثر از عوامل محیطی و نحوه رفتار اجداد ماست!
نکته مهم اینه که بدن ما و عملکرد بدن ما حاصل ژنتیک ( DNA) اجداد ماست و تغییر این ژنتیک نیاز به زمان دارد و سریع اتفاق نمی افتد.( بجز جهش)
حالا که در عصری زندگی میکنیم که همه چیز تغییر کرده و با صد سال پیش کاملا متفاوت است، رفتارهای ما و الگوی زندگی ما هم با اجدادمون بکلی تغییر کرده . در حالی که ژنتیک ما همان ژنتیک اجدادمون هست و زیاد تغییر نکرده!
مثلا در مورد خواب، اجداد ما زود میخوابیدن و زود هم بیدار میشدن و بدنشون هم با همین روال کار خودشو انجام میداد ، هورمون هاشو تولید میکرد ،مواد غذایی رو ذخیره میکرد ،سموم رو دفع میکرد و...
ولی امروزه این روند طبیعی بدن با مشکلاتی مواجه هست! دیر خوابیدن های ما ،دیر بیدار شدن های ما ،بد خوابیدن های ما ،نورهای مصنوعی زیاد اطراف ما و... همه اینها روی فیزیولوژی بدن و عملکرد طبیعی بدن مطمنن تاثیرات خوبی نخواهند داشت .
مثال دیگه فضای مجازی هست که مارو خیلی درگیر خودش کرده و مطمنن اثرات مضری بر بدن ما خواهد داشت!
وقتی میخوایم چیزی بخوریم تا قبل اینکه وارد دهنمون بشه،میتونیم بخوریم یا نخوریم!
ولی وقتی خوردیم دیگه هیچ اختیاری در جذب یا عدم جذب اونچه که خوردیم نداریم،مثلا نمیتونیم بگیم 'بدن لطفا چربی ها رو جذب نکن، ویتامینا رو جذب کن یا اینی که خوردم سمی بود جذب نکن!
این اتفاق دقیقا در مورد چیزایی که میبینیم و میشنویم ( و لمس میکنیم و...) می افتد!!!
پس مراقب باشیم هر چیزیو نبینیم ونگاه نکنیم!!
هر چیزیو نشنویم و گوش ندیم!!
هر مطلب و کتابی رو نخونیم!!
هر لقمه ای ( حرام) را نخوریم!!
هر کسیو به عنوان دوست و رفیق و از این بالاتر، همسر نگیریم!! و...
در پناه حق...
در حالی که آرام دراز کشیدم و دستامو باز کردم، غرق در صدای قطرهای بارون شدم.
لحظاتی میگذرد و من فقط و فقط گوش میدم و در آرامشی بی نهایت سیر میکنم.
و بعد باز میگردم به افکارم و مرور میکنم ؛ مرگ دو روز پیش یکی از اقوام رو و باز یادآوری میکنم " آقا احسان به فکر مرگ باش که پایان کار دنیایه که وابستش شدی"
و باز مرور میکنم؛ دیروز رفتم در خونشون چنتا صندلی گذاشته بودن و با فاصله ای فاتحه ای خوندم و بهشون تسلیت گفتم و حرفاشونو شنیدم که گله داشتن، در این وضعیتی که پدرشون رو از دست دادن و شب و روز کارشون گریه کردن حتی فامیلها درجه یکیشون نیومدن حالی از شون بپرسن یا زنگ بزنن و تسلایی بدن!
باز مرور میکنم؛ نذر تولدی که خدا توفیق داد و انجامش دادم، آخرین بسته ماسک هم نصیب سرباز راهنمایی رانندگی شد،خدا رو شکر. تکرار میکنم " آقا احسان رفتی داروخونه ماسک اضافه بگیر برای هدیه به اونایی که نیاز دارن "
و مرور میکنم کارهایی رو که امروز انجام دادم، کجاها اشتباه کردم؟؟!!!
در پایان سوره حمد میخونم،سه مرتبه توحید و بعد آیت الکرسی میخونم،سه بار صلوات میفرستم و ده بار یا الله میگم و دعا میکنم و بعد سلام و صلوات میفرستم بر پیامبر و معصومین و ازشون شفاعت همه رو میطلبم. و به سرعت سوار بر بال خیال از خونه و شهر فاصله میگیرم و به آسمان مملو از نور خیره میمانم بدون اینکه به چیزی فکر کنم.
و بعد از لحظاتی بدون آنکه بفهمم کی،خوابم میبرد... بدون هیچ قرص مسکن و خوابی، آرام و آسوده میخوابم که خدا بیدار است و مراقب ما... :)
در پناه حق...
ملاصدرا می گوید: خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان اما ... به قدر فهم تو کوچک می شود و به قدر نیاز تو فرود می آید و به قدر آرزوی تو گسترده می شود و به قدر ایمان تو کارگشا می شود. یتیمان را پدر می شود و مادر، محتاجان برادری را برادر می شود، عقیمان را طفل می شود، ناامیدان را امید می شود، گمگشتگان را راه می شود، در تاریکی ماندگان را نور می شود، رزمندگان را شمشیر می شود، پیران را عصا می شود، محتاجان به عشق را عشق می شود. خداوند همه چیز می شود همه کس را... به شرط اعتقاد، به شرط پاکی دل، به شرط طهارت روح، به شرط پرهیز از معامله با ابلیس، بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف و زبان هایتان را از هر گفتار ناپاک و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار و بپرهیزید از ناجوانمردی ها، ناراستی ها، نامردمی ها... چنین کنید تا ببینید چگونه بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان می نشیند، در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان می کند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز می خواند مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟ "آیا خدا برای بنده خویش کافی نیست؟"
( کپی از یه وبلاگ که آدرسش یادم نیست)
اندر همه عمر خود شبی وقت نماز *
آمد بر من خیال معشوق فراز *
برداشت ز رخ نقاب و می گفت مرا *
باری، بنگر، که از که میمانی باز؟؟
فخرالدین عراقی
اونایی که پول جمع میکنن، مال جمع میکنن و نه خودشون استفاده میکنن نه خیری به کسی میرسونن اونا طمع کار نیستن!!!!
اونا احمقن!!
احمق!!!